توتیا

بنام یکتای بی همتا

توتیا

بنام یکتای بی همتا

خوشی

عمر میگذره وما  

٬رنگ پیری را ندیده در جوانی مرده ایم٬ 

تو این زمونه سخته ته دل رو خوش کرد 

خوشی ها همه زود گذرن 

به ته دل نرسیده ازبین میرن 

 

چه سخته  

آدم با دست خودش رشته ی محبت رو باز کنه  

ببره بسوزونه اثری نزاره 

از درون  

ته دل  

این رشته محکمه  

اما 

از برون  

اثری ازش نمیمونه 

تا از درون وبرون 

یکی بشه 

چه به حال و روزآدم میاد

نظرات 2 + ارسال نظر
محمدحسین یکشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:27 http://sormedan.blogsky.com

گذر دارد
تازه تازه
همواره
می دانی
غریب است اما غریبه نیست
پس راحت باش
روح راح ریحان
چون
پروانه

شب تاریک وبیم موج وگردابی چونین هایل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها
ولی شما بامایید

من چهارشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 00:36 http://my-moon.blogsky.com

صدای آرامش امواج...
باز هم دریای آرام...
آرامشی درونی پیدا میکنه آدم...

انشاء الله همیشه درونی آرام داشته باشیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد