توتیا

بنام یکتای بی همتا

توتیا

بنام یکتای بی همتا

یتیم

کوفه  

یتیم  

بابا 

نوازش می کند 

دیگر نیست 

آه 

اشک خونین 

یتیمان 

امان از دل زینب 

فزت ورب الکعبه

نظرات 5 + ارسال نظر
محمدحسین سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 00:35 http://sormedan.blogsky.com

امان امان . . .

امان امان

صدای سکوت سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:33 http://www.tanhai68.blogsky.com

علی جان،این همه خون که از سرت جاری شد خونی بود که در این سال ها کوفیان بر جگرت کردند... تو راهت شدی از این همه نیرنگ و نا مردی اما زینب ماند و ...


(تشکر از بابت لطفتون،من هم با افتخار لینکتون کردم)

ممنون

روح الامین سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 09:53 http://14sabz.blogsky.com

سلاو درود بر توتیا
شما با افتخار لینک شدید
مطلب قشنگی بود ولی خوب حق بدید بعضی جاهاش گیر میکردم . شابد یه جوری حسش میکردم . اگر برام توضیح بدید که چطوری این مطلب رو بخونم و حس کنم بهتر باشه
بازم ممنونم
اجرتون با حضرت فاطمه زهرا س

سلام
خیلی ممنون
این کلمات رو خودم حس میکردم
شاید ادامه داشته باشن ولی من همین رو فقط میتونستم بیان کنم
نمیدونم چه طور توضیح بدم

امید سه‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:11 http://garmak.blogsky.com/

آن بابای مهربان رفت

[ بدون نام ] چهارشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 16:52 http://babak324.blogfa.com

میان سجده سبز
سحرگاهان اگربر
خاطرت رد شد
خیال من
دعایم کن

محتاجیم به دعا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد